ظهور در آخر الزمان

ظهور در آخر الزمان قطعی است ، اما حق کدام است ؟

طاهری ؛ ادعای اتصال به خداوند با تفسیر به رای قرآن !


یکی از بزرگترین اشکالات طاهری در عرفان شیطانی کیهانی ، تفسیر به رای قرآن کریم و سوء استفاده از آیات قرآن به نفع ادعاهای انحرافی خود است :

برای نمونه، طاهری در کتاب انسان از منظری دیگر ، "نجوی" را که در قرآن از "ناحیه شیطان" خوانده شده امری مقدس و اتصال به خداوند می خواند .

توضیحاتی را در ادامه ببینید :


دوستان عزیز و خوبم

کمی هشیارانه تر مطالب طاهری را بررسی کنید...!

متاسفانه شیطان ملعون ، تعالیم شیطانی خود را بجای تعالیم الهی و به اسم عرفان اسلامی و ارتباط با خداوند ، از زبان طاهری مطرح کرده است !

وی در ابتدای کتاب انسان از منظری دیگر صفحه 17 برای اثبات ادعای خود مبنی بر اتصال به روح القدس ! و سپس به خداوند ! از آیه 7 سوره مجادله معروف به آیه "نجوی" استفاده می کند .

وی می گوید:

"فرادرمانی که یکی از شاخه‌های عرفان کیهانی (حلقه) می‌باشد، از حلقه‌هایی است که در محدوده‌ی رحمانیت عام الهی، تسهیلاتی را در اختیار ما قرار می‌دهد و تنها شرط تحقق آن، آمادگی برای ایجاد وحدت است، وحدت حداقل با یک نفر دیگر، تا پس از آن عضو سوم که روح‌القدس یا روح‌الامین یا.... بوده، حلقه را تکمیل کرده و با تکمیل حلقه، عضو چهارم آن که خداوند است نیز، فیض خود را به واسطه‌ی روح القدس جاری نماید .

 

 اَلَم‌تر اَنَّ الله یَعْلَمُ ما فی السّموات و ما فی الارض ما یکونُ مِن نجوی ثلاثِة اِلاّ هُوَ رابعُهُم و لاخَمسَةٍ الا هُوَ سادسهم و لاأدنی مِنْ ذلکَ و لا اکثر اِلاّ هُوَ معُهم اَیَن ما کانُوا ثُمَ ینَّبئهُمْ بِما عَمِلوا یَوْمَ اِلقیامة اِنَّ اللهَ بِکُلِّ شیٍ علیم. (مجادله: آیه 7)

 

 «آیا ندیدی که خدا آن‌چه در آسمان‌ها و زمین است، می‌‌داند؟ هیچ رازی سه کس با هم نگویند، جز آن که او (خدا) چهارمین آن‌ها باشد و نه پنج کس جز آن که او ششم آن‌ها است و نه کم‌تر از آن و نه بیش‌تر، جز آن که هر کجا باشند با آن‌هاست. پس روز قیامت همه را به نتیجه‌ی اعمالشان آگاه خواهد ساخت. همانا خدا به هرچیز داناست.» "

 

.................

عزیزان ، برای درک بهتر موضوع

ابتدا مروری بر ترجمه آیات 7 تا 10 سوره مجادله داشته باشیم :

·          مگر نمى دانى که خدا آنچه را که در آسمان ها و زمین است      مى داند. هیچ نجویى سه نفرى نیست مگر آنکه او چهارمیشان است وهیچ پنج نفرى نیست مگر این که او ششمى آنها است و هیچ کمتر و بیشترى نیست مگر این که او با ایشان است هر جا که باشند. آنگاه در روز قیامت به ایشان خبر مى دهدکه چه کردند، چون خدا به هر چیزى دانا است (7)

·          آیا ندیدى کسانى را که از نجوى نهى شدند و باز بدانچه نهى شدند برگشتند و به گناه و دشمنى و نافرمانى رسول نجوى کردند و چون نزدت مى آیند تحیتى به تو مى دهند که خداى تعالى آن طور تحیتى به تو نداده و در دل خود و یا نزد همفکران خود اظهار دلواپسى مى کنند که نکند خدا به جرم آنچه مى گوییم عذابمان کند، ایشان را مگر همان جهنم چاره کند و در آن خواهند افتاد و چه بد محل بازگشتى است (8)

·          هان ! اى کسانى که ایمان آورده اید وقتى با یکدیگر نجوى مى کنید به گناه و دشمنى و نافرمانى رسول نجوى مکنید بلکه به احسان و تقوا نجوى کنید و از خدایى که به سویش محشور مى شوید بترسید (9)

·          نجوى تنها و تنها از ناحیه شیطان است تا کسانى که ایمان آورده اند اندوهگین شوند ولى هیچ ضررى به ایشان نمى زند مگر به اذن خدا ، و مؤ منین باید بر خدا توکل کنند (10)

ترجمه و تفسیر کامل این آیات رو در تفسیر المیزان بخوانید و بررسی کنید:

http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j19/al190024.htm#link212

همانگونه که ملاحظه کردید :

اولا نجوی بمعنی در گوشی صحبت کردن است وهیچ ربطی به ادعای اتصال به روح القدس و سپس به خداوند ندارد .

ثانیا آیه 7 سوره مجادله که مورد استناد در کتاب انسان از منظری دیگر قرار گرفته ، درباره هشدار خداوند به نجوی کنندگان است مبنی بر اینکه خداوند همواره حاضر ، شاهد  و آگاه به اعمال انسان هاست .

و در آخر اینکه در آیه 10 می فرماید که " نجوى تنها و تنها از ناحیه شیطان است تا کسانى که ایمان آورده اند اندوهگین شوند..."

در اینجا معلوم می شود که :

طاهری معنی صحیح آیات را نمی داند و حتی به خود زحمت نداده چند آیه بعدی را یکبار بخواند !

این عمل طاهری ، گناهی بزرگ در حق قرآن محسوب می شود چرا که از آیات به نفع ادعای باطل خود استفاده کرده در حالی که حتی ظاهر آبه هم کاملا گویا ست  و " نجوی " را نکوهیده است .

شیطان عملی را که در قرآن به او نسبت داده شده که بوسیله آن مومنین را اندوهگین کند ، در ذهن طاهری و در قالب عرفان کیهانی بصورت عملی زیبا ، دوست داشتنی و مقدسی چون اتصال با خداوند جلوه داده است !

ادعای هم فازی طاهری با لوح محفوظ هم در اینجا کاملا رد شده و نشان    می دهد ،  هم فازی طاهری با شیطان بوده و نه با قرآن !





طاهری : عزرائیل وجود خارجی ندارد !


دوستان عزیز

اینهم یکی دیگر از شواهد موجود در گفته های طاهری که

ماهیت دیدگاه ماتریالیستی عرفان کیهانی را نشان می دهد ...!

وی می گوید :

 

" ببینید وقتی می گوئیم : عزرائیل  ، عزرائیل که وجود خارجی ندارد

قانون تولد و مرگ است ، چیزی که جاری می شود وحاکم است "!!

کمیته عرفان جلسه نهم

توضیحاتی رو در ادامه ببینید :

وی در جلسه نهم کمیته عرفان می گوید :

"ببینید وقتی می گوئیم : عزرائیل  ، عزرائیل که وجود خارجی ندارد

قانون تولد و مرگ است ، چیزی که جاری می شود وحاکم است.

  آنتروپی  وخستگی است که شامل همه ذرات می شود ،

سیم برق بعد از یک مدتی قابلیت هدایتش را از دست می دهد ،

سیم ساز بعد از مدتی می میبرد!!

روی تمام اجزاء هستی قانون تولد و مرگ را گذاشته اند

بطوری که هیچ چیزی ثابت و برجای نماند  همه چیز در تغییر و سیر باشد و 

اسم این تغییر عزرائیل است"

....

آیا اینها عین گفته های ماتریالیست ها و چریک های فدایی و توده ای ها نیست ؟

دوستانی که اوایل انقلاب و فعالیت های گروهک های منحرف مارکسیستی

رو بیاد دارند کاملا متوجه می شوند که چه می گویم !

متاسفانه این گفته ها نشان میدهد که طاهری هنوز از اعتقادات غلط ماتریالیستی

خود دست بر نداشته و عرفانی شیطانی و مارکسیستی ماتریالیستی را

بعنوان عرفانی ایرانی اسلامی به خورد مخاطب می دهد !

خدا را شکر می کنم که حقایق را بر ما روشن کرد و

بار دیگر در پیشگاه خداوندی از این عرفان شیطانی اعلام برائت می کنم ...!





طاهری : ملائکه با دو بال و ... اتم های با دو اوربیتال و سه اوربیتال هستند !


همراهان عزیز

ببینید ، اصولا جهان بینی عرفان کیهانی یک جهان بینی صرفا مادی و ماتریالیستی است .

طاهری می گوید :

"در آن زمان که نمی توانستند مثل امروز بگویند اتم  و....

همه را بنام کلی ملائکه نام برده اند"

توضیحاتی رو در ادامه ببینید :

وی در جلسه نهم کمیته عرفان می گوید :

"ملائک با دوبال وسه بال و چهاربال و....  اتم های با دو اوربیتال وسه اوربیتال و...در آن زمان که نمی توانستند مثل امروز بگویند اتم  و....

همه را بنام کلی ملائکه نام برده اند که دراصل اینها همه کارگزارانند ، و همه ایشان هم به تسخیر ما درمی آیند ! 

به غیر از تضاد ( ابلیس  ) حالا در این زندگی یا در زندگی بعدی ویا در زندگی بعدی و...  همه به تسخیر ما درمی آیند"


وی در جلسه نهم کمیته عرفان می گوید :

"ملائک با دوبال وسه بال و چهاربال و....  اتم های با دو اوربیتال وسه اوربیتال و...در آن زمان که نمی توانستند مثل امروز بگویند اتم  و....

همه را بنام کلی ملائکه نام برده اند که دراصل اینها همه کارگزارانند ، و همه ایشان هم به تسخیر ما درمی آیند ! 

به غیر از تضاد ( ابلیس  ) حالا در این زندگی یا در زندگی بعدی ویا در زندگی بعدی و...  همه به تسخیر ما درمی آیند"

کمیته عرفان جلسه نهم

.....

شاید شما هم شنیده باشید که طاهری می گفت : هیچکس به اندازه من با خداوند در تضاد نبوده و اگر من توانستم این تضاد را حل کنم حتما هر کس دیگری هم می تواند ...!

( اگه نشنیده اید بگید فایل صوتی اش رو هم بگذارم )

شاید این ها ریشه در سوابق ماتریالیستی و بقول خودشان در " تضاد با خداوند " داشته باشد ولی بهر حال نتیجه گیری طاهری در خروج از بن بست ماتریالیسم ، ورود به تفکری التقاطی بوده که از اول هم بدتر شده است !

من شکی ندارم که طاهری اصلا اعتقادی به متافیزیک ندارد و طبق عرفان های جدید می خواهد متا فیزیک را با فیزیک توجیه کند ...

آیا این آموزه ها می تواند عرفانی ایرانی اسلامی نام بگیرد ؟

هیهات !!





طاهری : ابلیس از روح القدس بالاتر است !


دوستان گرامی

این هم یکی دیگر از مدایح طاهری درباره  "ابلیس" ... !

بینید ، انحرافات فکری عرفان کیهانی تا به کجاست ؟

وی در جلسه نهم کمیته عرفان می گوید :

 

طاهری : " روح القدس عامل ایجاد کننده ماده و انرژی و حرکت است ،

 ابلیس از او بالا تراست چون ابلیس خالق کل حلقه است !!  "

توضیحاتی رو در ادامه ببینید :

متاسفانه هر چه بیشتر در مطالب طاهری غور و بررسی کنید ، می بینید که وی شیطان را بالاترین موجود و بسیار قابل ستایش ( بخوانید پرستش ) می داند !

و ای کاش اینطور نبود ... !

طاهری ، ابتدا با نام روح القدس که ملکی مقدس و مورد اعتماد همه ادیان الهی است ( البته  بجز یهودیان صهیونیست ) ، خود را مطرح کرده و اعتماد مخاطب را جلب نموده است .

در مرحله دوم ، روح القدس این فرشته و مامور الهی را خالق جهان خوانده و او را تا حد خداوندی بالا برده است !

در مرحله سوم ، وجود روح القدس را محدود به عالم ماده دانسته و ابلیس این شیطان رانده شده را از او بالاتر و خالق کل حلقه ( بخوانید عالم ) می داند... !

یک بار مطلب را مرور می کنیم :

"س: شما مراتبی برای ملائکه قائل هستید ؟

استاد: ما درحلقه خودمان یک ملک هوشمندی داریم ( روح القدس ) که این خودش از احسن  الخالقین است ، 

روح القدس عامل ایجاد کننده ماده و انرژی و حرکت است ،

 ابلیس از او بالا تراست چون ابلیس خالق کل حلقه است !!

ولی روح القدس جاری کننده هوشمندی هستی است ، تا بخشی از این حلقه  هم بیشتر حضور ندارد و بعد از جهنم دیگر نقشی ندارد !

و جزو احسن  الخالقین   هاست .

 توجه کنید هرکدام از اینها یک نقشی را برعهده دارند ، آنجائی که می گوید گفتیم سجده کنند و سجده کردند و....

مسئله اینجاست که همه اینها به کار گرفته شدند چه آنهایی که سجده کردند وچه اونی که سجده نکرد.

هرکدام به جوری  به کار گرفته شده اند !!

مثل یک نمایشنامه هرکسی  یک نقشی را بازی می کند که اگر یک کدام از آنها نباشد  کار لنگ  می ماند !!

ودر این وسط  نقش اول را دادند به  کی ؟  به   ابلیس  دادند !

و نقش دوم را دادند به هوشمندی یا روح القدس !

به این گفتند تو ایجاد تضاد کن  !

و به اون گفتند تو بچین  !

اما اگر ابلیس نبود چیدن او به چه دردی می خورد ؟ "

 

کمیته عرفان جلسه نهم

.....

آیا اینها تعاریف شیطان از خود و از زبان طاهری نیست ؟

آیا اینها شیطان پرستی نیست ؟

حالا حرکت آرام و شیطانی دجال ها را تشخیص می دهید ؟

 

در حالی که می دانید در قرآن کریم بارها درباره جبرئیل علیه السلام به نیکی یاد شده و بعنوان جبریل امین و مامور الهی در نزول وحی و قرآن و روح اعظم شناسانده شده و از ابلیس بعنوان یک جن نافرمان و شیطان رانده شده اسم برده شده ...!

شیطان همواره از جبرئیل ناراحت و عصبانی است و الهامات وحیانی او به پیامبر و مومنین وی را آزار می دهد ....

یهودیان صهیونیست هم از خبر های روح القدس درباره دشمنی ها و شیطنت های آنان به پیامبر اسلام ناراحت بوده و همواره او را فرشته ای شکست خورده و خائن معرفی کرده اند ....

حالا این ناراحتی ها ، عصبانیت و حسادت ها نسبت به حضرت جبرئیل ع  را در گفته های طاهری می بینیم ....!

مراقب اتصال های شیطانی کیهانی باشید !





طاهری  : شیطان تنها موحد درگاه الهی است !


همراهان عزیز

بینید طاهری چگونه و با چه توجیهی مدح شیطان می گوید :

 

" شیطان تنها موحد درگاه الهی است که جزبر او بر کسی سجده نکرده ."

جلسه هشتم کمیته عرفان

 

....

توضیحاتی رو در ادامه ببینید :


وی در ادامه می گوید :

"وقتی به درک وحدت اضداد می رسیم که همه چیز اوست !

به نقش سازنده پی می بریم .

به جای اینکه انرژی راصرف شیطان کنیم راه را دنبال می کنیم

و گفتیم راه کدام کوتاه ترین راه است.

لذا به یک جایی میرسیم که این ماجرا می شه یک نقطه

آن نقطه ی خاموشی در حرف نمی گنجد."                                  

..... 

ببیند تئوری های شیطانی طاهری ندانسته وی را به کجا می برد ...

درک وحدت اضداد در موضوع شیطان می دانید یعنی چه ؟

وی شیطان را جزئی از خداوند ،

خدای متعال را جزء پذیر ،

شیطان را خالق و مامور الهی می داند !!

آیا اینها ترفندهای شیطان نیست ؟

اگر کسی مدح شیطان بگوید ، طرفدار شیطان است یا علیه او ؟

کسی که می گوید انرژی خود را صرف مقابله با شیطان نکنیم ! 

دوست شیطان است یا دشمن او ؟

آیا این مستندات ، حجت را بر طاهری و عرفان کیهانی و طرفدارانش تمام نکرد ؟

توصیه می کنم ، فقط خدا را عبادت و بندگی کرده و شیطان را دشمن بدانید !!






طاهری : ما کمال را در این حلقه مدیون شیطان هستیم !

دوستان عزیز

مدح شیطان تا به کی و تا به کجا ؟

طاهری در جلسه هشتم کمیته عرفان می گوید :


 "ا زنعمت وجود شیطانه که ما الیه راجعون را بهش تحقق می بخشیم

و اصلاً نعمت وجود شیطانه که راجع به خدا صحبت می کنیم

و می خواهیم به خدا برسیم

و می خواهیم از این باتلاق که شیطان خلق کرده نجات پیدا کنیم

و به این وسیله به کار آزمودگی برسیم. "

 

جلسه هشتم کمیته عرفان

 

 

در ادامه توضیحاتی رو ببینید :              

تناقض در گفته های شیطانی از زبان طاهری فراوان است .

از جمله گفته های زیر است که به ادعای وی در لامکان و لازمان بیان شده :

 

"در یک جا قبل از این ماجرا می گه جز بر من بر کسی سجده نکن و دریک جا میگویند بیا سجده بکن .

مثلاً مثل اینکه ما باهم صحبت کنیم بگیم اگر کسی از در آمد همه بلند می شوند الا آقای زارع پوربعد طرف وارد شود و بگوید همه بلند شیم و دستور قبلی این بوده که همه بلند شدیم جز آقای زارع پور اگر ایشون بلند میشد چیزی نمی شد.

و در واقع او همان دستور را اجرا کرده گفته وقتی ما به ملائک گفتیم سجده کنند تو سجده نکن .

اما اینکه خداوند در عمل انجام شده بدون طرح قبلی قرار بگیرد محال ممکن است .

اینکه بحث رجیم شیطان مأموریتش شد داخل این حلقه قبلاً آن طرف بود در عالم لا تضاد بود . ماموریت سنگینی بهش دادن آمد در عالم تضاد قرار گرفت. آمد این ور. بحث این که قبلاً به این صورت این حلقه حلقه ی تضاد درست آن ور حلقه ی لاتضاد یا عالم لاتضاد. این پرده یک پرده ما را از آنجا جدا کرد.                          

این چه پرده بود که ابلیس پیش از آن به سجده بام سموات و الارض مینمود قبلاً در وحدت بود بهش مأموریت دادن خودش انداخت تواین تضاد و در واقع آمد و شد خالق این حلقه.و مثل آینکه به شما مأموریت بدن تشریف ببرید تو کویر لوت یک پروژه ای را پیاده کنید."

 

.....

 

آیا بهتر از این می شد ، شیطان رجیم را مدح کرد ؟

آیا این ها حرف های شیطان برای تبرئه کردن خود نیست ؟

 

آیا این عرفان شیطانی نیست ؟

 






طاهری  : کشتی نوح  از نظر علمی نمی تواند اتفاق افتاده باشد !؟

همراهان گرامی

این هم یکی دیگر از گفته های طاهری در مورد آیات قرآن است .

وی در جلسه نهم کمیته عرفان می گوید :

"... کشتی نوح  از نظر علمی نمی تواند اتفاق افتاده باشد   ،

نمی توان از نظر علمی همه انواع حیوانات را دریک کشتی جمع کرد . "

.....

توضیحاتی رو  در ادامه ببینید :


متاسفانه دریافت های شیطانی ایشان ، صراحتا قرآن را زیر سوال می برد

و آیات الهی را تا حد داستان و گفته هایی سمبلیک ( بخوانید اسطوره )

پایین می آورد ...

هر چند همه می دانیم که امت نوح از اولین نسل های بشر در روی زمین بوده و طبعا تنوع و زیستی و جانوری نیز به اندازه زمان ما نبوده ولی طاهری نادانی علمی انسان را دلیلی برای رد کردن آیات الهی می داند و

می گوید :

"الان داریم هی داد می زنیم که بابا  ! طوفان نوح دارد می آید  .

توجه کنید   کشتی مفهوم معرفتی دارد ، طوفان مفهوم معرفتی دارد ،

در هر عصری در اثر حرکت ما می شود طوفانی  بپا شود .

بحث طوفان نوح یک بحث علمی دارد اگر در تنوع انواع برویم

می بینیم نمی شود با چند جفت حیوان که بروند داخل کشتی

مسئله این  همه انواع  حیوانات را توضیح داد !

اما مهم  نیست که اتفاق افتاده یا نه می خواهد بگوید

بشر از قوانین تخلف بکند طوفان درراه است .

کشتی هم سمبل آنهایی است که تبعیت از قانون کرده اند !

ظلم نسبت به هستی را بیان می کند .

در بحث گازهای گلخانه ای  ظلمی است که به هستی می کنیم

او هم یخ  هایی را که در قطبین  در طول میلیون ها سال جمع کرده  آب  می کند

و همه جا می رود زیر آب !

شعور حاکم بر کره زمین وارد عمل می شود وکلک مارا می کند !

تجربه نوح  تجربه خاص   است .

قوم های عاد وثمود و...مورد مجازات قرارگرفتند

هرکدام ازاین شکل ها باهم فرق می کند

تجربه نوح  گفته است احترام شعور زمین را نگه دار !

می خواهد بگوید اگر تخلف بکنید زمین وزمان علیه شما وارد میدان می شوند !

بخشی از غضب الهی را بیان می کند . "

....

 

در اینجا چند سوال پیش می آید :

 

آیا علت ایجاد طوفان نوح رعایت نکردن حقوق کره زمین بوده ؟

 

آیا نوح از جانب خداوند پیامبری صرفا جهت ابلاغ امور محیط زیست بود ؟

 

اگر ماجرای نوح سمبلیک و داستانی بوده پس ماجرای دیگر انبیاء هم داستان

و سمبلیک بوده ؟

 

آیا دریافت های شیطانی طاهری بدنبال نفی نبوت و کتاب الهی نیست ؟

 

در آخر خوب است ، اشاره ای به آیات 25 تا 35 سوره هود داشته باشیم :

 

 

ما نوح را نيز به اين پيام فرستاده بوديم كه اى مردم ، من براى شما بيم رسانى روشنم (25)


تهديدتان مى كنم - كه زنهار! جز اللّه را بندگى نكنيد، كه بر شما از عذاب روزى دردناك          مى ترسم (26)

 

بزرگان كفار قومش (در پاسخ ) گفتند ما تو را جز بشرى مثل خود نمى بينيم و ما نمى بينيم كه تو را پيروى كرده باشند، مگر افراد اراذل و فرومايه اى از ما كه راءيى نپخته دارند، و اصلا ما هيچ برترى در شما نسبت به خود نمى بينيم ، بلكه بر عكس ، شما مسلمانان را مردمى دروغگو مى پنداريم  (27)


-
نوح در پاسخ آنان - گفت : اى قوم شما كه مى گوييد من بشرى چون شمايم و فرستاده خدا نيستم ، به من خبر دهيد اگر فرضا از ناحيه پروردگارم معجزه اى دال بر رسالتم داشته باشم ، و او از ناحيه خودش رحمتى به من داده باشد كه بر شما مخفى مانده ، آيا من مى توانم شما را به پذيرش آن مجبور سازم ، هر چند كه از آن كراهت داشته باشيد؟  (28)


و اى مردم ! من در برابر نبوت از شما مالى درخواست ندارم ، چون پاداش من جز به عهده خدا نيست ، و من هرگز افرادى را كه ايمان آورده اند - و شما آنان را اراذل مى خوانيد، به خاطر شما- از خود طرد نمى كنم ، چون آنان پروردگار خود را ديدار مى كنند - حسابشان با خدا است نه با من - ولى شما را قوم جاهلى مى بينم (كه گمان كرده ايد شرافت در توانگرى است و فقرا اراذلند)  (29)


و اى مردم ! اگر فرضا آنان را طرد كنم چه كسى از عذاب خدا، ياريم مى كند، چرا متذكر نمى شويد؟ (30)


و اما اينكه گفتيد: من اصلا هيچ برترى از شما ندارم ، من آن برترى كه در نظر شما است ندارم چون - نمى گويم خزينه هاى زمين و دفينه هايش مال من است - از سوى ديگر از نظر معنويت هم برترى ندارم - و نمى گويم غيب مى دانم ، و نيز نمى گويم من فرشته ام ، و درباره آنهايى كه در چشم شما خوار مى نمايند - و خدا بهتر داند كه در ضمائر ايشان چيست ، - نمى گويم هرگز خدا خيرى به ايشان نخواهد داد، چون اگر چنين ادعائى بكنم ، از ستمكاران خواهم بود (31)

 
گفتند اى نوح ! - عمرى است كه - با ما بگو مگو مى كنى ، و اين بگو مگو را از حد گذراندى ، - كار را يكسره كن - اگر راست مى گوئى آن عذابى را كه همواره به ما وعده مى دادى بياور(32)


نوح گفت : تنها خدا است كه اگر بخواهد آن را بر سرتان مى آورد، و - اگر خواست بياورد - شما نمى توانيد از آمدنش جلوگيرى كنيد(33)

همچنانكه اگر او بخواهد گمراهتان كند، نصيحت يك عمر من به شما هر چه هم بخواهم نصيحت كنم سودى به حالتان نخواهد داشت ، پروردگار شما اوست ، و به سوى او باز مى گرديد(34)


نه ، مساءله اين نيست كه تو و پيروانت مال دنيا نداريد، - و يا چنين و چنان نيستيد - بلكه علت و بهانه واقعى آنها اين است كه مى گويند: دعوت تو، از خدا نيست ، و به خدا افترا بسته اى ، بگو اگر افترايش بسته باشم جرمش به عهده من است ، ولى من عهده دار جرمهايى كه شما مى كنيد نيستم (35)

 

 

.....

 

حالا قضاوت کنید ، دعوای نوح و مخالفانش بر سر عبادت و بندگی خداوند بود یا محیط زیست !

 

آیا این گفته های طاهری ، گفته هایی شیطانی برای از بین بردن آثار آیات الهی نیست ؟

 

آیا این عرفان شیطانی نیست ؟

 





طاهری : در جهنم آتشی از جنس آگاهی است !

دوستان عزیز

طاهری در مقاله آزمایش آخر درباره جهنم می گوید :

" و خدا گفت : ... شما همراه با من وارد آن جا می شوید

و من هستم که از آن عبورتان می دهم؛

 جایی که نه زمان در آن وجود دارد و نه مکانی محسوب می شود؛

هر چند که شما آن را مکان می پندارید؛

 همان گونه که به علت عدم وجود زمان، آن را جاویدان نیز می انگارید..."

....

همانگونه که می بینید

تعاریف فوق از جهنم کاملا بر خلاف آیات قرآن و نوعی ترفند شیطانی برای

از بین بردن ترس انسان از مجازات الهی است ...

توضیحاتی رو در ادامه ببینید :

باید متذکر شویم هم از نظر عقلی و هم از نظر نقلی و آیات واضح و صریح قرآنی

بین انسان های مومن که در دنیا عمل صالح داشته اند و افراد بی ایمانی که در دنیا

مرتکب فسق و نافرمانی الهی شده اند ، تفاوت زیادی وجود دارد...

اما در گفته های طاهری ، همه انسان ها اعم از مومن و فاسق از جهنم عبور کرده

و به خدا رسیده و خدا می شوند ...!

وی در ابتدای مقاله " آزمایش آخر " می گوید :

" و خدا گفت: من همه جا با شما بوده ام، هستم و خواهم بود

و حتی در جهنم نیز تنهایتان نخواهم گذاشت.

شما همراه با من وارد آن جا می شوید و من هستم که از آن عبورتان می دهم؛

جایی که نه زمان در آن وجود دارد و نه مکانی محسوب می شود؛

هر چند که شما آن را مکان می پندارید؛

همان گونه که به علت عدم وجود زمان، آن را جاویدان نیز می انگارید.

تنها چیزی که در جهنم وجود دارد، آتشی از جنس آگاهی است

که برای شما تلخ و برای من شیرین است.

زیرا به کمک این آتش است که حایل بین من و شما

که همان حجاب ناشی از گناهان شما است، سوزانیده شده،

پس از آن ما به یکدیگر رسیده،

بعد از پیمان نخست، !!

بار دیگر شما را باز می یابم تا برای «آزمایش آخر»،

این بار همه ی قدرت خود را در اختیار شما بگذارم." !!
....

همونطور که ملاحظه کرده اید قبلا هم درباره توصیفات طاهری در خصوص

" لازمان و لامکان " خواندن قیامت و آخرت توضیحاتی دادیم که طبق آیات قرآن

هم قید " زمان " و هم قید " مکان" برای آخرت صراحتا بیان شده است ...

اما در همین جملات ایشان و کلماتی که زیر آنها خط کشیده شده توجه کنید :

خود طاهری دارد می گوید ،همه جا ، در جهنم ، آن جا ، عبورتان می دهم ، جایی و ...

همه این قیود خود پارادوکسی در تعاریف ایشان است و نشان دهنده جا و مکان است ...

ضمن اینکه ، عبارت " عبورتان می دهم " به تنهایی دو مفهوم " مکان " و " زمان " را

در خود همراه دارد ( قابل توجه دوستان علاقمند به ریاضی و فیزیک ! )

اما آیات زیبای 18 تا 20  از سوره سجده به خوبی بیان کننده واقعیت ماجرا می باشند ، توجه بفرمایید :

-          افمن کان مومنا کمن کان فاسقا لا یستوون  - 18

-          آنکه مومن است با آنکه عصیان پیشه است چگونه همانند و یکسانند ؟     (هرگز نیستند )

-          اما الذین امنوا و عملوا الصالحات فلهم جنات الماوی نزلا بما کانوا یعملون – 19

-          اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند ، به پاداش اعمال صالح ، منزلگاه پر نعمت در بهشت ابد یابند.

-          و اما الذین فسقوا فماویهم النار کلما ارادوا ان یخرجوا منها اعیدوا فیها و قیل ذوقوا عذاب النار الذی کنتم به تکذبون – 20

-          و اما کسانی که عصیان ورزیده اند ، جایشان جهنم است و هر وقت بخواهند از آن برون شوند ، بدانجا بازشان گردانند و گویند : عذاب جهنمی را که تکذیبش می کردید ، بچشید.

 

آیا بهتر نیست برای درک مفاهیم اعتقادی به کتاب الهی رجوع کنیم و

حق را از منبع اصلی آن بیابیم !

من بار دیگر از این عرفان شیطانی اعلام برائت می کنم !

 

 

 





طاهری : به زودی یقین حاصل می کنید که شما خدا هستید !

 

دوستان

اینها مطالبی است که طاهری در مقاله آزمایش آخر گفته و در همه جا هم

منتشر شده است...

طاهری در این مقاله از قول خداوند می  گوید :

" ...این بار همه ی قدرت خود را در اختیار شما بگذارم !!

وقتی که همه ی قدرت خود را به شما ببخشم!

 فقط در آن جاست که مفهوم بخشنده ی مهربان را خواهید فهمید.

 حال من هستم و شما.

آیا با داشتن همه ی قدرت من و احساس بی نیازی، باز هم طالب من خواهید بود؟ 

به زودی یقین حاصل می کنید که شما خدا هستید.

آن زمان که شما خدا شدید، می خواهید بدانید که با من چه خواهید  کرد؟ "

توضیحاتی را در ادامه ببینید:

دوستان گرامی

انحراف در خداشناسی را براحتی می توان در این عرفان شیطانی ملاحظه کرد...

در اینجا می بینید که خداوند و قدرت خداوندی محدود و انتقال قدرت لایزال الهی به

دیگران ممکن دانسته شده است !!

وی در ادامه می گوید :

" برخی از شما پس از کسب اطمینان از خدا بودن خود و احساس بی نیازی نسبت به من،

 خواهیدگفت: "حالا که خدا هستیم وبی نیاز به او، چرا برای خود خدایی نکنیم؟"

و فقط عده ی اندکی خواهند بود که خدایی در وحدت را انتخاب کرده،

 به سوی من آمده، با من به وحدت می رسند.

 بلی! خدای در وحدت و خدای در کثرت، آخرین آزمایش است و شما کدام را انتخاب خواهید کرد؟ "

....

با این اوصاف معلوم می شود که چرا شبکه منفی ترمز دستی عبادت ها را

کشیده است !

چون اگر افراد به نماز بایستند و تنها به معانی  نماز هم توجه کنند ، متوجه می شوند ،

این تنها خداوند است که همتا ندارد و بی نیاز است ...!

بسم الله الرحمن الرحیم

قل هوالله احد

الله الصمد

لم یلد و لم یولد

و لم یکن له کفوا احد

 ....

آیا این عرفان الهی و از سوی شبکه الهی است یا عرفانی شیطانی و

از سوی شبکه شیطانی ؟






گزارش تخلف
بعدی