|
دوستان عزیز
بالاخره حکم دادگاه اولیه رئیس فرقه
حلقه صادر و بوسیله رسانه ها اعلام شد !
باید توجه داشت :
1-
این حکم در خصوص اتهامات ذیل بوده است :
-
توهین به مقدسات ،
پنج سال حبس تعزیری
-
مداخله غیر قانونی در امور پزشکی و درمان بیماران ، پنجاه
میلیون ریال جزای نقدی و ابطال پروانه موسسه عرفان کیهانی
-
ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع بالمس نامحرم ، هفتاد و
چهار ضربه شلاق تعزیری
-
تهیه و توزیع آثار سمعی و بصری و فعالیت های غیر مجاز ، ده
میلیون ریال جزای نقدی
-
تحصیل مال نامشروع ، هشت میلیارد و نهصد میلیون ریال جزای
نقدی
-
استفاده غیر مجاز از عناوین علمی ( دکتر و مهندس ) ، شش
میلیون ریال جزای نقدی
- کتب و
آثار وی از موارد ضاله و مضله می باشد ، جلوگیری از چاپ مجدد آثار
مکتوب و جلوگیری از تکثیر سی دی ها ، حکم بر امحاء کتب و آثار وی
2-
در خصوص اتهاماتی چون افساد فی الارض ، دادگاه دستور به
تحقیقات بیشتر و تکمیل پرونده نموده تا مورد رسیدگی قرارگیرد.
3-
آنچه در اینجا مهم است و همگان باید مورد توجه قرار دهند
نتایج رای دادگاه است :
-
مطالب عرفان کیهانی ، انحرافی و توهین به مقدسات است.
-
فرادرمانی مورد ادعای عرفان کیهانی ، غیر قانونی و مداخله
در امور پزشکی است و مجازات دارد.
-
اگر در این فرادرمانی ها درمانگر ، بدن جنس مخالف را لمس
نموده باشد مرتکب فعل حرام شده و باید شلاق بخورد.
-
تهیه و توزیع آثار سمعی و بصری ( شامل سی دی ها ، فایل های
صوتی و تصویری ، کتاب ها و جزوه های عرفان کیهانی ) جرم است و مجازات دارد وبه حکم
دادگاه باید از بین برود.
-
طاهری بخاطر استفاده از عنوان دکتر و مهندس محکوم شد و مستر
هایی هم که به دروغ از این عناوین استفاده می کنند مجرم هستند و محکوم خواهند شد !
نتیجه
اینکه :
مسترها
و مربیان گرامی با اطلاع از موارد فوق بدرگاه الهی توبه کرده و علنا از عرفان
کیهانی اعلام برائت کنند و الا مورد تعقیب قانون خواهند بود... ! حقیر توبه رو توصیه می نمایم ...!
دوستان
گرامی
وقتی
مطلب بالا تحت عنوان " تفکر و مذهب اشتراکی در عصر ظهور " رو در سایت
شیخ صنعان که از طرفداران طاهری و عرفان کیهانی است دیدم ، یاد گفته های طاهری در
یکی از جلسات کمیته دین پژوهی افتادم که همین آموزه ها رو مطرح می کرد ...
"
طاهری : ... مثلأ اگر یک نهضت جهانی ایجاد بشه ، گفتگوی ادیان ، گفتگوی مذاهب ،
مثل گفتگوی تمدن ها بیاد یک نهضت جهانی ، گفتگوی مذاهب ، ... ارمنستان این کار را
کرده مساحت بسیار زیادی را اختصاص داده ، اتفاقأ اولین کشوری هم که دعوت کرده با
اون هیئت رفتن از ایران بوده ، چرا ، چون ایران کشوری است که مشکل ساز است سربحث
با اسرائیل ، یعنی میگه ایران میگه اگه این بیاد من نمیام ، ایران ، اولین کشوری
که دعوت کردن ایران را دعوت کردن ، آقا تو رو به خدا بیا این جا ، ما انقدر بهت
امتیاز میدیم ، جا این طوری ، هر جایی می خوای انتخاب کن... "
توجه
داشته باشید که صهیونیزم جهانی برای ایجاد سلطه و حکومت جهانی نیاز به یک "دین
و مذهب جهانی" دارد !
مذهبی
که اگر برای هر قوم و ملتی ارائه شد اون رو مغایر با اندیشه های اساسی خود نداند.
بنابراین ایجاد یک مذهب التقاطی اشتراکی آن هم از نوع عرفانی راه حل خوبی برای این
مشکل ، می تواند به حساب بیاید !!
حالا
می فهمم که چرا طاهری بعد از اولین دستگیری اش چطور با عجله اعزام افراد به ارمنستان رو شروع کرد و وقتی مراجع
امنیتی متوجه ارتباطات جهانی این موضوع شدند ، سریعا اعزام ها قطع و منتفی شد !!!
کتاب
موجودات غیرارگانیک صفحه 13
دوستان
گرامی
این
هم سندی دیگر در انحراف فکری عرفان کیهانی که به اسم ترویج عرفان الهی تنها مداح شیطان و
مروج بی گناهی او است !!!
وی
در کتاب جدید خود با نام "موجودات غیر ارگانیک" ، ابلیس یا همان شیطان
را اینگونه تعریف کرده و او را جزو ملائک دانسته است ...
"
طاهری : ابلیس از جهت ایفای نقش آتش در برابر انسان در زمره گروه A
محسوب می شود ، اما به عنوان کارگزاری که بر
اساس طرحی از پیش تعیین شده ماموریت خود را انجام داده است در گروه " ملائک
" جای می گیرد . " !!!
در
ادامه توضیحاتی رو ببینید :
1-
همانطور
که می دانید تعاریفی که در قرآن کریم درباره ابلیس آمده او را " جن "
معرفی کرده است :
وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئكَةِ اسجُدُوا لاَدَمَ فَسجَدُوا إِلاإِبْلِيس كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَ
فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِن دُونى وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوُّ بِئْس لِلظلِمِينَ بَدَلاً(کهف - 50) وچون به فرشتگان گفتيم : آدم را سجده كنيد همه سجده كردند مگر ابليس كه از جنيان
بود واز فرمان پروردگارش بيرون شد، چرا اوو فرزندانش را كه دشمن شمايند سواى
من اولياى خود مى گيرند ؟ براى ستمگران چه عوض بدى است ( 50- کهف)
2- 2-
همچنین
درباره سجده نکردن او ، این امر را تکبر ورزیدن و کفر از جانب وی بیان فرموده است
:
وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئكَةِ اسجُدُوا لاَدَمَ فَسجَدُوا إِلا إِبْلِيس أَبى وَ استَكْبرَ وَ كانَ مِنَ
الْكَفِرِينَ(34-بقره ) و چون بملائكه گفتيم براى آدم سجده كنيد پس همه سجده كردند بجز ابليس كه از
اينكار امتناع كرد و كبر ورزيد و او از كافران بود.
3- و نیز در ادامه می فرماید وقتی خداوند از وی
سوال کرد که علت این سجده نکردن و نافرمانی چه بوده ، ابلیس عنوان کرد که مرا از
آتش خلق کرده ای و او را از خاک !
قَالَ أَنَا خَيرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنى مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِينٍ(76- ص) گفت : آخر من از او بهترم چون تو مرا از آتش و او را از
گل آفريدى (76)
در
اینجا باید گفت :
-
آیا
طاهری قرآن را قبول دارد یا خیر ؟
-
اگر
قبول ندارد ، این خلقت ابلیس از آتش را از کجا آورده است ؟
-
اگر
قبول دارد ، چگونه بر خلاف تصریح قرآن کریم ، ابلیس را از ملائک خوانده و مامور
الهی می نامد ؟!
البته
با مطالب گذشته اثبات می شود که وی اصلا قرآن را قبول نداشته و بدنبال ایجاد مکتبی
انحرافی و در مقابله با دین مبین اسلام بوده لکن برای رد ادعای دروغین وی که فایل
های ارائه شده در اظهار ظهور را سانسور شده و بریده می خواند ، عین کتاب انحرافی
خودش را آوردیم ، باشد که موجب هدایت دوستان جویای حق گردد .
بدنبال
سومین مرحله بازداشت طاهری و انعکاس موضوع
در خبرگزاری ها و سایت ها
خانم
شادی رصدی ( وکیل مدافع طاهری ) در سایت خود اعلام نمود :
"
... جهت تشحیذ اذهان عمومی به عرض می رسد پرونده آقای محمد علی طاهری در دادسرای
امنیت با اتهام اقدام علیه امنیت ملی مفتوح می باشد و اخبار کذب منتشره در خصوص
دستگیری "جن گیر " اعضاء مورد اتهام کشور ، مربوط به ایشان نمی باشد ." !!!
+++
بنظرم
به این می گویند ، عذر بدتر از گناه !
دوستان عزیز
تحقیق می کردم که طاهری تعاریف غلط " لازمان و لامکان
" را از کجا آورده که متوجه شدم شباهت زیادی با تعاریف فرقه انحرافی بهایی
دارد ...
به تعریفی از دیدگاه بهائیت در ویکی پدیا ، توجه بفرمایید و
با گفته های طاهری مقایسه کنید :
دیدگاه فرقه بهائی
"بهائیان معتقدند که روح
انسان پس از صعود به عالم بالا؛ مجرد
از زمان و مکان به ترقیات کمالی و نه مکانی خود ادامه می‌دهد
.بهشت در ان عالم، رضای خداوند از انسان است. زمانی که فردی
به موجب دستورات مظهر ظهور الهی عمل کند و سبب ارتقاء روحانی خود شود، موفق به کسب
رضای الهی خواهد شد. این رضایت حق از انسان، بهشت است.[۵]
"
دیدگاه فرقه عرفان کیهانی
"طاهری : ما این جا می گوییم جهان زمان و مکان و تضاد
و اونجا میشه جهان فلان و اونجا می شه جهان لازمان و لامکان و فقط تضاد و اون بالا می شود لامکان و لازمان و لاتضاد و
جفتي وجفتي عالم لاتضادی است . "
کمیته عرفان جلسه چهارم
"طاهری : عوالم دیگر بعد از این جهان ، مکان و زمان و
تضاد می ره در لامکانی میشه کالبد ذهنی . "
کمیته عرفان جلسه چهارم
به
توضیحاتی در ادامه توجه کنید :
همونطور که می دونید یکی از مبانی اصلی عرفان انحرافی
کیهانی ، تعریف عوالم گوناگون با شرایط
گوناگون یعنی جهان های لازمان ،
لامکان و بالاخره لاتضاد است !!
در حالی که بر اساس آموزه های قرآنی ، چنین تعاریفی نیامده
و اصولا دنیا ، آخرت و برزخ عوالمی هستند که از آنها سخن بمیان آمده است ... البته
در احادیث شریف ، عالم ذر یا عالم ارواح هم ذکر شده که باز هم هیچ تشابهی با تعریف
عوالم توسط عرفان کیهانی نداشته و ندارد.
وی
می گوید :
" طاهری : پس زندگی بعدی ما زندگی در لامکانی است ولی
زمان بر ما حاکم است واز آن زندگی هم که بگذریم می رسیم به عالم لازمان ولامکان و این وقتی است که صور اسرافیل را می
زنند ! وقتی صور را بزنند با حذف زمان همه
بر هم منطبق می شوند و مفهوم شجره مشخص می شود و تن واحده شکل می گیرد . "
کمیته عرفان جلسه نهم
" طاهری : الان ما 1000 هزار هم زندگي كنيم تا روز آخر
نيازمنديم. خوب ولي من مي خواهم از اون علم بي نيازي غني و حميد و اينها بهش برسم
اسماء درك او هست ما هم بايد برسيم پس كي مي خواهم برسیم هيچ راهي نيست مگر اینكه
بريم زندگي بعدي از قيد مكان آزاد شويم بريم زندگي بعدي از زمان آزاد شويم بريم از
تضاد آزاد شويم همان الست بربكم در واقع رهايي از تضاد در آخر لامكان لازمان
لاتضاد خوب در واقع اون الست بربكم اين نيست كه من خدات هستم يا نيستم مساله
اينجاست كه مي خواي از تضاد خلاص بشي يا نمي خواهي از تضاد خلاص شوي ميگي نه مي گه
برو در قيد تضاد باش كه رد شويم كه لااقل يك بار مردود شديم منظور اين نيست. اون
نيازمند نيست كه از ما سوال كند منظور اين كه مي خواي از تضاد رها بشي حالا كه
زمان و مكان و ازتون گرفته خدايي رو تجربه كرديد جنات رو ايجاد كرديد رضوان ايجاد
كرديد حالا مي خوايد از تضاد خلاص بشي يا نه از من و ما اينا مي خواي رها بشي يا
نه."
کمیته عرفان جلسه دوم
در اینجا چند نکته قابل توجه است :
اول اینکه – عرفان شیطانی کیهانی ، فرقه ای التقاطی و بر گرفته از مکاتب
انحرافی ای چون بهائیت است .
دوم اینکه – اصولا تسلط بر زمان و مکان برای هیچ مخلوقی ممکن نیست ، هر چند
ظرف زمان و مکان برای مخلوقات متفاوت است !
و این تنها خداوند است که محدود به
زمان و مکان نیست و در حقیقت ترفند فرقه های انحرافی کیهانی و بهائی در بیان
لازمان و لامکان ، زیر سوال بردن توحید الهی و بیان کافرانه "خدا شدن انسان"
است !!
بهمین دلیل طاهری ، بدنبال لازمان و
لامکان ، بیان کافرانه ای دیگر بنام لاتضاد
را مطرح می کند . یعنی جایی که انسان
خدا می شود !!!
و برای حرکت از توحید به سوی شرک چه فلسفه شیطانی ای بهتر از این که مقام
لایزال خداوندی آنقدر پایین بیاید که انسان ها خدا بشوند...!
بی خود نیست که رئیس فرقه انحرافی بهائیت هم بعد از اظهار ظهور ، ادعای
خدایی کرد !!!
سوم اینکه – به نتیجه بهتری هم می توان دست یافت و آن اینکه احتمالا شیطان فرقه
های عرفان کیهانی و بهائیت ، یکی است !
مثبت سه !
فایل را
بشنوید
دوستان عزیز
وقتی مبانی اعتقادی عرفان کیهانی ، التقاطی و بدون پشتوانه
علمی و براساس بافته های ذهنی ( شیطانی ) افراد شکل می گیرد ، تحلیل ها هم التقاطی
و غیر علمی خواهد بود ...
وی در یکی از جلسات می گوید :
"... الان شما هم خدای مجسم هستی ، من هم هستم ، همه
هستند، همه وجه او هستند ..."
وی همچنین می گوید :
"... مفهوم من پسر او هستم، الان همه پسرش هستیم، همه
فرزندش هستیم ، به یک عبارت هایی چون حالا در اون ماجرای اون جا ، مثلأ ما به خدا
می گیم دوست ، اون جا بحث پدر ، پدر آسمانی ، حالا اون شده پدر ، ما شدیم فرزند ، یک
تشبیه عرفانی است ... " !!
آیا این اعتقادات انحرافی شرک نیست ؟ آیا این عرفان شیطانی و
انحرافی نیست ؟
وی می گوید :
" طاهری: خوب آخه اینجا مسائلی هست خدای زنده
مرتبطه با بسم الله و این صفات دیگه مربوط است به خدای زنده ، خوب مربوط است
به تجلیات.
به خود او نمی توانیم بگیم زنده ! "
نکته انحرافی طاهری در اینجاست که هر گونه نامی برای خداوند را
صحیح نمی داند ، حتی نام هایی که خداوند خود در قرآن فرموده است مانند نام فوق
یعنی " حی " ( ... هو الحی القیوم )
دیگر اینکه هر نام و هر توصیفی را محدود کننده می خواند ... در
حالیکه این اسامی و صفات تنها راه شناخت و حرکت بسوی کمال الهی هستند و اگر نه
کمال معنا نداشت !
ثانیا به ذات معانی و مفاهیم این اسامی و صفات نمی توان دست
یافت چون مانند ذات الهی دست نیافتنی هستند ولی نشانه هایی برای تقریب ذهن انسان و
درک مفاهیم عالیه می باشند...
از سوی دیگر دیدگاه التقاطی عرفان کیهانی به تناقضی بزرگ می
رسد که از یک سو هیچ نام و صفتی برای خدا قائل نیست که مبادا محدودیتی برای خدا
قائل شده باشد اما از سوی دیگر ، انسان را جزئی از خدا دانسته و در مقاله آزمایش
آخر می گوید که خداوند تمام قدرت خود را در اختیار انسان می گذارد !!!
باید گفت خود طاهری که سواد نداشته و پای درس استادی ننشسته و
قرآن را هم بقول خودش نخوانده پس تعجب چندانی از وی نیست ولی این آدم های دور و بر
وی که بعضی شان تحصیل کرده و بزرگ شده در محیط های مذهبی بوده اند چرا تسلیم این
انحرافات شده اند ؟
مسلما تک تک آنها مسئولند و در پیشگاه عدل الهی باید پاسخگو
باشند....
وی ادامه می دهد :
" زنده مربوط به یک حریمی است وقتی به حریم خدا وارد
بشیم !
مفهوم خدای زنده ، مرده ، پاک ، ناپاک ، این ها که اون حریم
نیست وقتی میگم خدای زنده ، تمام تجلیات تو برای همین هم شما بحثی که با آقای تقی
پور داشتین که ذره ها هم شعور دارند، فلان اند، اون قاطی کرده که مگه ذره داره،
مگه زنده است بله زنده است ، همه ی هستی زنده است، سطح زندگی فرق میکنه همه شعور
دارد ، وقتی میگیم بسم الله ، به نام او، همه وجهی وجه اوست ،
نجفی: آقای نظری هم همین را نفهمیده بود، شما میگی زنده یعنی
چه ،
طاهری: آره نه نمی فهمه ، هر وجهی وجه اوست ، هر وجهی نامی
داره ، هرنامی نام اوست، زنده بودن هرذره ای ، زنده بودن اوست.
توی این سطح ، تو این
سطح وقتی میگیم خدای زنده ، داریم راجع به بسم الله صحبت می کنیم ، درست شد ، اما
از این سطح بریم بالاتر اگه بگیم خدای زنده ، رفتیم توی شرط !! "
وی با تفسیر غلط دیگری از آیه شریفه قرآن منظور انحرافی خود را
بیان می کند :
" طاهری: چون زنده بودن و اینها صفت می شه دیگه ، سبحان
الله عما یصفون !! "
این در حالی است که در این آیه اشاره به توصیفی است که کافران
داشته اند و نه توصیفی که خود خداوند در قرآن کریم می فرماید. همچنانکه می فرماید
:
وَ للَّهِ الاَسمَاءُ الحْسنى فَادْعُوهُ بهَا وَ ذَرُوا الَّذِينَ
يُلْحِدُونَ فى أَسمَئهِ سيُجْزَوْنَ مَا كانُوا يَعْمَلُونَ(180)
خدا را نام هاى نيكوتر است او را بدانها بخوانيد و كسانى را كه در
نام هاى وى كجروى مى كنند واگذاريد. به زودى سزاى اعمالى راكه مى كرده اند خواهند
ديد(180)
http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j8/al800036.htm#link280
وی ادامه می دهد :
" ...دوباره شروع میشه ، این است که این خیلی معنی میده
حالا در مسیحیت اطلاقش می کنند به عیسی مسیح (ع) که او خدای مجسم است و نمرده در
بین مردگان زنده شد . بعد از سه روز از بین مردگان زنده شد، حاضره و بین ما هست ،
میشه خدای زنده، مفهوم وجه الله را در مسیحیت اشتباه تلقی کردند،
مفهوم من پسر او هستم، مفاهیم، الان همه پسرش هستیم، همه
فرزندش هستیم ، به یک عبارت هایی چون حالا در اون ماجرای اون جا ،
مثلأ ما به خدا می گیم دوست ، اون جا بحث پدر ، پدر آسمانی ،
حالا اون شده پدر، ما شدیم فرزند ،یک تشبیه عرفانی است، یک تشبیه است ، یک تشبیه
در خور فهم ماست دیگه !!
خوب حالا این ها دیگه ، گفتن پسر، منظور او را متوجه نشدند !
او درست گفته ، خدای مجسم الان شما هم خدای مجسم هستی ، من هم
هستم ، همه هستند، همه وجه او هستند ، و نفهمیدند که موضوع چیه ، یواش یواش زدند
به یک جای دیگری" !!
دوستان گرامی
توجیهات شیطانی را می بینید ؟
چقدر راحت گفته های کافرانه و مشرکانه را توجیه می کند !
بیاد
داشته باشیم ، اگر تعبیر " پدرآسمانی " برای خداوند به گفته طاهری
" تعبیری عرفانی " بود ، مسلما خداوند این همه عتاب علیه این تعبیر
باصطلاح عرفانی ! را در قرآن نمی فرمود ... آیه ذیل را ملاحظه کنید :
وَ قَالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصرَى نحْنُ أَبْنَؤُا اللَّهِ وَ
أَحِبَّؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُم بَلْ أَنتُم بَشرٌ مِّمَّنْ
خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَن يَشاءُ وَ يُعَذِّب مَن يَشاءُ وَ للَّهِ مُلْك السمَوَتِ
وَ الاَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ(18)
يهود و نصارا خود را پسران خدا و دوستان او مى دانند، بگو اگر اين
عقيده شما درست است پس چرا خدا شما را به كيفر گناهانتان عذاب مى كند؟ نه ، اين
عقيده درست نيست بلكه شما نيز بشرى هستيد از جنس ساير بشرهائى كه خلق كرده ، هر كه
را بخواهد مى آمرزد، و هر كه را بخواهد عذاب مى كند و ملك آسمانها و زمين و آنچه
بين آن دو است از خدا است ، و باز گشت نيز به سوى او است .(18)
http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j5/alm00032.htm#link216
بار دیگر همه دوستان را به دوری از این فرقه شیطانی و بازگشت بسوی خدای مهربان و قرآن کریم دعوت می نمایم !
صدا را بشنوید :
دوستان گرامی
متاسفانه عرفان کیهانی ، با حرکتی شیطانی
و آرام آرام افکار مخاطبینش
را بسوی انحراف سوق می دهد ...
در یکی از جلسات هنگامی که طاهری با
تناقض ادعاهایش و آیات قرآن
مواجه می شود ، می گوید :
" نباید تضاد داشته باشه ، یه جایی
اصلا دیگه مشکل ما نیستیم ،
مشکل خود آیات قرآن با خودشه ! "
وی در ادامه ادعا می کند که با نظریه (
انحرافی شیطانی کیهانی ) توانایی
ارائه پاسخ به این مشکل قرآن را دارد !
وی در همین جلسه می گوید : "
اسرائیل یعنی حزب الله " !!
ببینید موضوعی که تحت عنوان عرفانی
اسلامی – ایرانی شروع شده
به کجاها ختم می شود !!
توضیحاتی رو در ادامه ببینید :
دوستان عزیز
متاسفانه ادعاهای غلط و انحرافی فرقه
شیطانی کیهانی بیش از این حرف هاست.
اولا می دانید که در هیچ کجای قرآن تناقض
بین آیات و مفاهیم آنها وجود ندارد.
اگر کسی چنین ادعایی دارد ، بگوید تا
پاسخ بدهیم !
اما طاهری تناقض تئوری غلط خود با آیات
شریفه قرآن را به حساب تناقض در
قرآن گذاشته و مشکل خود با قرآن کریم را
مشکل قرآن با آیات خودش می خواند...
این بیان انحرافی طاهری نشان می دهد که
عرفان کیهانی هیچ اعتقادی به قرآن و
اسلام ندارد ،
چرا که :
اگر کسی به قرآن ایمان داشته باشد ، آن
را کلام الهی می داند ...
و اگر قرآن را کلام الهی بداند ، وجود
تناقض در قرآن را نخواهد پذیرفت
چون در این صورت در بیان الهی تناقض را
وارد دانسته و در نتیجه خداوند را
حقیقت کامل نیافته و در اصل خدا را قبول
ندارد...!
البته با تعاریفی که تا بحال از خداوند
در عرفان کیهانی دیده ایم نشان می دهد که
عرفان کیهانی نوعی اندیشه صهیونیستی و "
شیطان پرستی نوین" است
و به شیطانی که او را " احسن
الخالقین " می داند ، بیشتر علاقمند است !
از سوی دیگر :
طاهری براحتی می گوید
در قرآن تناقض وجود دارد و
قرآن خودش با خودش مشکل دارد و
پیامبر هم نمی دانسته که چه می نویسد !
اما تورات و انجیل تحریف شده را همواره
با احترام یاد می کند و
آن را " کتاب مقدس " می خواند
...!
وی کلمه " اسرائیل" ( اینجا را ببینید) را که در
حقیقت به معنی " بنده خدا " و
لقب حضرت یعقوب علیه السلام است ،
" حزب الله " می خواند !
همچنین هنگامی که با اشکالات بنی اسرائیل
مواجه می شود ، می گوید :
" اشکالی که برای قوم بنی اسرائیل علی
الظاهر پیش آمده و برای حزب الله هم
ممکن است پیش بیاد ...!!؟؟ "
آیا این توهین های صریح و قطعی به کلام
الله مجید
و متناقض خواندن آن و اهانت به پیامبر
گرامی اسلام
و تعاریف اساسی از شیطان و بنی اسرائیل و
کتب تحریف شده تورات و انجیل
نشان دهنده اسلامی بودن عرفان کیهانی است
یا شیطانی و کابالایی بودن آن ؟
باز هم فکر کنید ...!
فیلم رو ببینید :
دوستان عزیز
این هم موضوع آقای تبار که خودشان از
مسترهای قدیمی عرفان کیهانی بودند
و بعد از مدتی نسبت به مطالب طاهری معترض
شده و طی مناظره ای
مقاله پیام عاشورا رو توهین به عزاداران امام
حسین علیه السلام دانستند ...!
در این مناظره به ارتباط طاهری با فردی
جن گیر بنام معمارزاده اشاره کردند ،
طاهری گفت سه سال است معمارزاده رو ندیده
!
آقای تبار پس از مدتی بوسیله افرادی ناشناس
، ترور شد !
فیلمی رو که می بینید قسمتی از فایلی است
که یکی از دوستان برایم ایمیل کرده
و قراره فایل های تکمیلی اش رو هم برام
بفرسته ...!
دوستان
ادیب و فرهیخته !
همواره
این بیت را در مطالب و جزوات و مدارک عرفان کیهانی شنیده و دیده اید
که
طاهری گفته :
هریک
از ما خود مسیح عالمیم ! هر الم را در کف
خود مرهمیم !
اما جناب مولوی (اینجا) گفته بود :
هر
یکی از ما مسیح عالمی است هر الم را در
کف ما مرهمی است آگاهی
رسید که بیچاره ملای رومی برآشفته و از سرقت اشعارش آنهم به قصد
تخریب
معنا !
در
آن عالم چه بسیار شاکی است !
توضیحاتی
رو در ادامه ببینید :
مولوی
می گوید شعر من بدین صورت بوده که در
حکایت
عاشق شدن پادشاه بر کنیزک و بیمار شدن کنیزک و تدبیر در صحت او
آورده
بودم :
هرکه
درمان کرد مر جان مرا برد گنج و در و
مرجان مرا
جمله
گفتندش که جان بازی کنیم فهم گرد آریم و
انبازی کنیم
هر
یکی از ما مسیح عالمی است هر الم را در
کف ما مرهمی است
گر
خدا خواهد نگفتند از بطر پس خدا
بنمودشان عجز بشر
جناب
مولوی ادامه داده اند :
منظور
ما گرفتاری طبیبان در خود نمایی و کبر و عجب و بطر ! بودی که
خداوند
را فراموش همی کرده و گر خدا خواهد !
(یعنی
ان شاء الله ) نگفتندی !
اما
شاعر نمایی کرمانشاهی که خود را عارف همی دانسته ، شعر ما را در صورت
و
سیرت تغییر همی داده و بر فرق سر ( بخوانید بالای ) پایان نامه مجعول خود
همی بنوشته
و عوام الناس را فریب دادندی و شعر و شعور ما را بهم ریختندی !
رندی
که در آن حوالی ایستاده بود ، زیر لب گفت :
شما
هم اگر شکایتی همی داری به شعبه پنجم دادسرای اوین حاضر شدندی و
داد
خود بستاندی !
ما
که دیگر نتوانستیم چیزی بگوییم ، نقل موضوع نمودیم تا جماعت کیهانی
خود
تفکر نمودندی و انتخاب اصلح نمودندی ...!
دوستان
خوبم ،
این
بار هم خودتان بررسی و قضاوت کنید...
ادعای
درمان با اتصال به شعور کیهانی از سال
۱۹۲۲ توسط میکائو اوسویی ژاپنی ابداع شده
که "ری کی"
نام گرفته است .
با
بررسی و مقایسه تعاریف ری کی و عرفان کیهانی براحتی می توان دریافت که ادعاهای
فرادرمانی
عرفان کیهانی برگرفته از ری کی است !
توضیحاتی
رو در ادامه ببینید :
در
تعریف "ری کی" آورده اند:
کلمه
ری به معنای کل است. به معنای "خرد برتر یا آگاهی معنوی" است.
این
خردیست که از سوی خداوند یا ضمیر برتر می آید و
"آگاهی
الهی" است که همه چیز را می داند.
این
آگاهی الهی انسانها را کاملا می شناسد، دلیل تمام مسائل و مشکلات را دانسته
و می
داند چگونه تمام آنها را شفا دهد !
(
ریکی را بهتر بشناسیم ، مجله دانش یوگا ، شماره 28 ، ص 47)
در تعریف
عرفان کیهانی آورده
اند :
در
این مکتب عرفانی برای درمان انسان، به همه‌ی اجزای وجودی او توجه شده و کل وجود،
به
طور همزمان در ارتباط با شبکه
شعور کیهانی قرار می‌گیرد تا با صلاحدید و هوشمندی آن،
نسبت
به رفع اختلال در اجزای مختلف، کارهای فرادرمانی لازم، توسط شبکه روی بیمار صورت
گرفته
و
مراحل درمان را طی کند.
درباره
درمان در ری کی
آمده :
"بکاربرندگان
ریکی آن را انتقال انرژی کیهانی و
متمرکز کردن آن می‌دانند.
انرژی
کیهانی به صورت طبیعی از طریق چاکراها به بدن منتقل می‌شود
و
انرژی لازم برای فعالیت‌های بدن را تامین می‌کند. با بهره از ریکی جریان انرژی بدن
به
حالت طبیعی باز می‌گرداند و بیماری‌ها را درمان می‌کند."
درباره
درمان در عرفان کیهانی
آمده :
"فرادرمانی
شاخه‌ای از درمانهای مکمل می‌باشد و ماهیتی کاملاً عرفانی داشته،
زیر
مجموعه‌ای از عرفان کیهانی (حلقه) به شمار می‌آید
(بنیانگذاری
شده توسط استاد محمدعلی طاهری - منطبق بر عرفان ایران).
در
این شاخه‌ی درمانی، بیمار توسط فرادرمانگر به شبکه شعور کیهانی
(شبکه
آگاهی و هوشمندی حاکم بر جهان هستی، روح القدس)
متصل
شده و ضمن ارایه اطلاعاتی از نحوه اتصال خود، از طریق گرم شدن،
سرد
شدن، درد گرفتن، تیر کشیدن، ضربان زدن، تشنج و... اعضای معیوب
و
تنش‌دار بدن او مشخص شده و با حذف علایم، روند درمان آغاز می‌شود."
شعور
کیهانی در ری کی
:
"به
معنای "خرد برتر یا آگاهی معنوی" است. این خردیست که از سوی خداوند یا
ضمیر برتر می آید و
"آگاهی
الهی" است که همه چیز را می داند...."
شعور
کیهانی در عرفان کیهانی
:
"شبکه
شعور کیهانی، مجموعه هوش و خرد و یا آگاهی حاکم بر جهان هستی است
که
به آن آگاهی نیز گفته می‌شود..."
درمانگر
در ری کی :
"
انرژی شفابخش از طریق دست‌های کسی که انرژیش با انرژی حیاتی کیهانی
همسو
شده‌است به بدن شخص گیرنده انرژی منتقل می‌شود.
در
واقع شفا دهنده تنها به عنوان یک کانال و یک واسطه برای انتقال انرژی کی (Ki) عمل
می‌کند."
درمانگر
در عرفان کیهانی :
"نکته‌ی
مهم در این مکتب این است که بر خلاف خیلی از روش‌ها، درمان توسط درمانگر انجام
نشده
بلکه
از طریق اتصال به شبکه شعور کیهانی صورت می‌گیرد و درمانگر صرفاً نقش یک واسطه را
بازی می‌کند."
پرداخت
هزینه در یادگیری ری
کی :
از
الزامات این ارتقا درجه پرداخت هزینه خاصی است. هزینه مشابهی ممکن است در درمان
بیمار طلب شود !
و
لذا مساله پرداخت پول اختلاف نظرهایی را به وجود آورده است !!
پرداخت
هزینه در عرفان کیهانی :
کلیه
افراد برای گذراندن هر دوره عرفان کیهانی مبلغی (پنجاه هزار تومان ) باید بپردازند
!
در
اینخصوص هم مشکلاتی وجود دارد !!
.........
در
آخر باید عرض کنم :
یک –
منظور از طرح این مسئله بیان صحت یا سقم ادعاهای درمانی طرفین نیست بلکه نقد
عرفان
کیهانی از انتساب خود به روح القدس با سوء استفاده از مکاتب دیگر است .
دو –
این مطلب بار دیگر التقاطی بودن عرفان کیهانی را ثابت می کند.
سه –
سوال اساسی این است که با توجه به این مطالب ،چرا طاهری با تغییر نام اصطلاحات
دیگران
همه را بنام خود مطرح کرده است ؟
چهار
- آیا اینها ناشی از الهامات شیطانی نیست ؟
پنج
- آیا کسی که بدنبال عرفان الهی باشد ، چنین کار غیر اخلاقی را مجاز دانسته و به
آن دامن می زند ؟
بازهم
فکر کنید ...!
| 
