ظهور در آخر الزمان

ظهور در آخر الزمان قطعی است ، اما حق کدام است ؟

طاهری و لامکان و لازمان بهائیت !

 

دوستان عزیز

تحقیق می کردم که طاهری تعاریف غلط " لازمان و لامکان " را از کجا آورده که متوجه شدم شباهت زیادی با تعاریف فرقه انحرافی بهایی دارد ...

به تعریفی از دیدگاه بهائیت در ویکی پدیا ، توجه بفرمایید و با گفته های طاهری مقایسه کنید :

دیدگاه فرقه بهائی 

"بهائیان معتقدند که روح انسان پس از صعود به عالم بالا؛ مجرد از زمان و مکان به ترقیات کمالی و نه مکانی خود ادامه می‌دهد .بهشت در ان عالم، رضای خداوند از انسان است. زمانی که فردی به موجب دستورات مظهر ظهور الهی عمل کند و سبب ارتقاء روحانی خود شود، موفق به کسب رضای الهی خواهد شد. این رضایت حق از انسان، بهشت است.[۵] "

دیدگاه فرقه عرفان کیهانی

 

"طاهری : ما این جا می گوییم جهان زمان و مکان و تضاد و اونجا میشه جهان فلان و اونجا می شه جهان لازمان و لامکان و فقط تضاد و  اون بالا می شود لامکان و لازمان و لاتضاد و جفتي وجفتي عالم لاتضادی است . "

  • کمیته عرفان جلسه چهارم
  • "طاهری : عوالم دیگر بعد از این جهان ، مکان و زمان و تضاد می ره در لامکانی میشه کالبد ذهنی . "

  • کمیته عرفان جلسه چهارم
  •  

    به توضیحاتی در ادامه توجه کنید :

    همونطور که می دونید یکی از مبانی اصلی عرفان انحرافی کیهانی ، تعریف عوالم گوناگون با شرایط  گوناگون یعنی جهان  های لازمان ، لامکان و بالاخره لاتضاد است !!

    در حالی که بر اساس آموزه های قرآنی ، چنین تعاریفی نیامده و اصولا دنیا ، آخرت و برزخ عوالمی هستند که از آنها سخن بمیان آمده است ... البته در احادیث شریف ، عالم ذر یا عالم ارواح هم ذکر شده که باز هم هیچ تشابهی با تعریف عوالم توسط عرفان کیهانی نداشته و ندارد.

     

    وی می گوید :

    " طاهری : پس زندگی بعدی ما زندگی در لامکانی است ولی زمان بر ما حاکم است واز آن زندگی هم که بگذریم می رسیم به عالم لازمان  ولامکان و این وقتی است که صور اسرافیل را می زنند ! وقتی صور را بزنند  با حذف زمان همه بر هم منطبق می شوند و مفهوم شجره مشخص می شود و تن واحده شکل می گیرد . "

  • کمیته عرفان جلسه نهم
  •  

    " طاهری : الان ما 1000 هزار هم زندگي كنيم تا روز آخر نيازمنديم. خوب ولي من مي خواهم از اون علم بي نيازي غني و حميد و اينها بهش برسم اسماء درك او هست ما هم بايد برسيم پس كي مي خواهم برسیم هيچ راهي نيست مگر اینكه بريم زندگي بعدي از قيد مكان آزاد شويم بريم زندگي بعدي از زمان آزاد شويم بريم از تضاد آزاد شويم همان الست بربكم در واقع رهايي از تضاد در آخر لامكان لازمان لاتضاد خوب در واقع اون الست بربكم اين نيست كه من خدات هستم يا نيستم مساله اينجاست كه مي خواي از تضاد خلاص بشي يا نمي خواهي از تضاد خلاص شوي ميگي نه مي گه برو در قيد تضاد باش كه رد شويم كه لااقل يك بار مردود شديم منظور اين نيست. اون نيازمند نيست كه از ما سوال كند منظور اين كه مي خواي از تضاد رها بشي حالا كه زمان و مكان و ازتون گرفته خدايي رو تجربه كرديد جنات رو ايجاد كرديد رضوان ايجاد كرديد حالا مي خوايد از تضاد خلاص بشي يا نه از من و ما اينا مي خواي رها بشي يا نه."

  • کمیته عرفان جلسه دوم
  • در اینجا چند نکته قابل توجه است :

    اول اینکه – عرفان شیطانی کیهانی ، فرقه ای التقاطی و بر گرفته از مکاتب انحرافی ای چون بهائیت است .

    دوم اینکه – اصولا تسلط بر زمان و مکان برای هیچ مخلوقی ممکن نیست ، هر چند ظرف زمان و مکان برای مخلوقات متفاوت است !

     و این تنها خداوند است که محدود به زمان و مکان نیست و در حقیقت ترفند فرقه های انحرافی کیهانی و بهائی در بیان لازمان و لامکان ، زیر سوال بردن توحید الهی و بیان کافرانه "خدا شدن انسان" است !!

    بهمین دلیل طاهری ، بدنبال لازمان  و لامکان ، بیان کافرانه ای دیگر بنام  لاتضاد را مطرح      می کند . یعنی جایی که انسان خدا می شود !!!

    و برای حرکت از توحید به سوی شرک چه فلسفه شیطانی ای بهتر از این که مقام لایزال خداوندی آنقدر پایین بیاید که انسان ها خدا بشوند...!

    بی خود نیست که رئیس فرقه انحرافی بهائیت هم بعد از اظهار ظهور ، ادعای خدایی کرد !!!

    سوم اینکه – به نتیجه بهتری هم می توان دست یافت و آن اینکه احتمالا شیطان فرقه های عرفان کیهانی و بهائیت ، یکی است !

    مثبت سه !

     







    متن امنیتی


    گزارش تخلف
    بعدی